
نگرش اشتباه به سارق
فهرست مطالب
سرقتِ هالیوودی
یک ون مشکی با شیشههای دودی در حال حرکت است. یک راننده با لباس تمام مشکی و ماسکی که تا روی پیشانی پایین کشیده شده، یک شاگرد با کلاشینکفی در دست با ظاهری تماما مشکی که صورتش را با پارچهای سیاه (فقط جای چشم و دهانش سوراخ شده) پوشانده است. در عقب ون 3 نفر با همان شمایل و اسلحه به دست، منتظر فرمان حمله هستند.
ساعت از نیمه شب گذشته و تمام شهر در خواب ناز هستند. ون مشکی جلوی درب برجی پارک شده و تمامی سارقین منتظر فرصت مناسب جهت ورود به برج هستند. از بیسیم فرمان سرقت صادر شده و هر 5 سرنشین ون با اسلحه به سمت درب ورودی برج حرکت کردند. پاورچین پاورچین به سمت پلههای اضطراری رفتند تا خودشان را به طبقه پنجم و واحد موردنظر برسانند. راننده ون که هیکل ورزیدهتری نسبت به سایرین داشت، لابی من را بیهوش کرد و دست و پایش را با طناب بست. دوربینهای امنیتی را از کار انداخت تا همکارانش با خیالی راحت به سرقت ادامه دهند.
به طبقه پنجم، واحد 20 رسیدند. یکی از سارقین که در باز کردن درب تبحر داشت، به طرفه العینی درب واحد را باز کرد و 5 نفری به داخل خانه نفوذ پیدا کردند. خانه خالی از سکنه بود و طبق زمانبندی قبلی، زمانی تصمیم به سرقت گرفتند که صاحب ملک داخل منزل نباشد.

در کسری از ثانیه جای نگهداری گاوصندوق را پیدا کردند، درون کمد دیواری داخل اتاق خواب! 4 نفر از سارقین به سمت کمد دیواری رفتند و یکی از آنها با اسلحه درحال نگهبانی بود. هنگام باز کردن کمد دیواری، گاوصندوقی بزرگ را مشاهده کردند، تمامی سرمایههای موردنیاز داخل آن گاوصندوق بود. سارقی که حامل کیف دوشی بود، دستگاه دیجیتالی جهت یافتن رمز عبور گاوصندوق از کیف درآورد. دستگاه را به قفل دیجیتال گاوصندوق متصل کرد و در عرض 30ثانیه رمز صحیح را پیدا و درب صندوق را باز کرد. سارقین ما به آرزویشان رسیدند و تمامی آنچه که برایش نقشه کشیده بودند جلوی چشمشان بود. خیلی سریع هر چه بود و نبود را داخل کیف ریختند و در چند دقیقه سرقت آنها به اتمام رسید.
سرقت واقعی
یک 207 سفید در حال حرکت است. راننده یک جوان 20 ساله است که برای پیدا کردن آدرس منزل موردنظر، مدام سر خود را به چپ و راست میچرخاند. در صندلی شاگرد جوانی دیگر در حال به تصویر کشیدن پروسه سرقت در ذهنش میباشد و در صندلی عقب جوانی لاغر و مضطرب آدامسش را میجود. جلوی درب ساختمانی پارک کردند، هر 3 یکدیگر را نگاه کردند.
-مطمئنی همین ساختمان است؟
+آره، هفته پیش برای تمیز کردن ساختمان اینجا بودم.
جوان سوم آدامسش را قورت داد و گفت: صددرصد کسی خانه نیست؟
+احتمال زیاد کسی نیست!
هر 3 وارد ساختمان شدند و مانند افراد عادی از آسانسور به طبقه پنجم رسیدند. راننده که قلق بازکردن قفل درب را بلد بود پیشگام شد و خیلی سریع درب آپارتمان را باز کرد. هر 3 خیلی سریع به داخل واحد رفتند و به سرعت کل خانه را وارسی کردند. یکی داخل اتاق خوابها را گشت، یکی داخل آشپزخانه و دیگری سالن را. به دلیل جثه کوچک و سن کم، در ده دقیقه وجب به وجب منزل را زیر و رو کردند و سوراخی که احتمال پنهان کردن طلا و جواهرات توسط صاحب خانه وجود داشت را وارسی کردند. در نهایت جوانترین سارق از اتاق خواب آرام گفت: بیاید اینجا، پیدایش کردم!
همگی داخل اتاق خواب جمع شدند و با گاوصندوقی نسبتا بزرگ مواجه شدند.
-خب چکارش کنیم؟
+بازش کن.
-این گاوصندوق جدیده، من گفتم کار من نیست!
+ساکت شو الان وقت این حرفها نیست!
-تو گفتی گاوصندوق قدیمی دارند. این گاوصندوق رمز میخواهد از کجا بیاورم؟؟
+تا اینجا رسیدیم باید تا آخر برویم!
-میگویم نمیتوانم! نمیفهمی!؟
+من دست خالی از این خانه نمیروم، میخواستی قبول نکنی.
دزد سوم گفت: هیس! الان وقت دعوا نیست. همیشه باید حواسم به شما دوتا باشد که دعوا نکنید! شما اینجا باشید ببینیم چه خاکی تو سرمان بریزیم. من جاهای دیگر را میگردم شاید چیز به دردبخور پیدا کردم.
پسر جوان داخل اتاقهای دیگر درحال جستوجو بود که صدای آژیری از اتاق خواب شنید. بدو بدو به سمت اتاق رفت و همکارانش را با رنگی پریده روبهرو گاوصندوق مشاهده کرد.
-چه غلطی میکنید؟!
+داشتم رمزش را میزدم که آژیر کشید!
-نمیخواهد کاری کنی، بدو بیرون!

همگی به سرعت هرچه تمام تر وسایلشان را جمع کردند و از خانه بیرون زدند! پلهها را دوتا یکی طی میکردند تا هرچه سریعتر به ماشین برسند و از صحنه جرم دور شوند.
وقتی به ماشین رسیدند هر 3 سر همدیگر فریاد میکشیدند و یکدیگر را مقصر دزدی بینتیجه میدانستند. در آخر، دست از پا درازتر به خانه برگشتند و دزدی آنها ناموفق ماند!
…..
واقعیت کدام است؟
این دو داستان را مطالعه کردید؟ به نظر شما کدام یک حقیقی به نظر میآید؟ بسیاری از افراد گمان میکنند که سرقتهایی که در سطح شهر رخ میدهد از نوع اول میباشند و افرادی هیکلی با اسلحه به خانه هجوم میآورند و اقدام به دستبرد لوازم منزل میکنند! ولی شاید یک درصد سرقتهایی که در کشور رخ میدهد مانند داستان اول باشد( درضمن سرقت مسلحانهای که در اخبار میبینید، یک نفر از سارقین با یک هفتتیر قدیمی سعی میکند حضار را بترساند تا پلیس دستگیرشان نکنند)
بیشتر سرقتهایی که رخ داده معمولا توسط افرادی با رنج سنی 17 تا 20 سال صورت میگیرد که با جثه کوچک و سرعت عمل بالا، تمامی مکانهای مخفی خانه را در چند دقیقه میگردند و درآخر به سراغ گاوصندوق میروند. که اگر شرایط بازکردن درب صندوق را داشته باشند اینکار را انجام میدهند و اگر هم نداشته باشند سعی میکنند گاوصندوق را بدزدند.
به همین دلیل فکر نکنید که سارق مانند بازیگران هالیوود یک غول بی شاخ و دم است که قصد جان شما را میکند. این سارقینی که ما در کشور داریم، با دیدن شما ترس تمام جانشان را میگیرد و باور کنید آنها بیشتر از شما میترسند تا شما از آنها! پس هنگام تهیه گاوصندوق خانگی، اول سارق را بشناسید و سپس المانهای امنیتی گاوصندوق مربوطه را با شخصیت آنها تطابق دهید.
برچسبها: گاوصندوق خانگی
این مطالب هم شاید برای شما جالب باشد...